حجازی،بیت رهبری کیست؟ماجرای جلسه برجامی+ساخت حسینیه رهبری
آیت الله اصغر حجازی کیست؟بیت رهبری
اصغر حجازی که با نامهای علی اصغر حجازی و اصغر (صادق) میرحجازی هم شناخته میشود از روحانیونی است که مانند محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر آقای خامنهای از مسیر وزارت اطلاعات وارد بیت رهبری شد.
گفته میشود که آشنایی او با آیتالله خامنهای به پیش از انقلاب ایران در مشهد بازمیگردد.
پس از انقلاب ایران و با تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ علی اصغر حجازی یکی از معاونان محمد ریشهری، نخستین وزیر اطلاعات ایران شد.
بیت رهبری-آقایان حجازی-محمدی گلپایگانی
با آغاز انتخاب رهبری آیت الله سیدعلی خامنهای بعدازرحلت امام خمینی(خرداد سال ۱۳۶۸) نامهای مختلفی برای به دست گرفتن امور دفتر رهبر جدید ایران مطرح بود. عبدالله نوری و علی اکبر ناطق نوری از روحانیونی بودند که نامشان برای ریاست دفتر رهبر ایران شنیده میشد.
اما نهایتا تصمیم آیت الله خامنهای این شد که مسئولان بلندپایه دفتر خود را از میان روحانیون کمتر شناخته شده و کسانی انتخاب کند که دارای وابستگی جناحی مشخص نباشند. دو معاون وزارت اطلاعات، نفرات اول و دوم بیت رهبری شدند. آقای محمدی گلپایگانی شد رئیس دفتر و نماینده رهبر در مجالس عمومی و آقای حجازی شد معاون سیاسی – امنیتی وامور اجرایی و هماهنگی بین بیت و سه قوه برعهده وحید حقانیان می باشد.
مهدی کوچک زاده، از نمایندگان منتقد دولت و مخالف برجام در روز تصویب طرح اجرای توافق هسته ای(۲۱مهر۱۳۹۴) گفت که محمدرضا باهنر، نایب رئیس دوم مجلس به نمایندگان اطلاع داده که :دیشب آقایان لاریجانی٬ حجازی و شمخانی جلسه داشتند و تصمیم گرفته شد این طرح تصویب شود.
وزیرامورخارجه(ظریف)این جلسه بی خبربوده
حسن قشقاوی، معاون پارلمانی وزارت خارجه گفته است که آقای ظریف و معاونان او از جلسه شب گذشته اطلاع نداشته اند و آقای ظریف و همکارانشان آماده بودند که در مجلس در مقام پاسخگویی حضور پیدا کنند.
آقای کوچکزاده در واکنش به این موضوع در صحن مجلس با در دست داشتن پلاکاردی که روی آن نوشته بود مجلس از تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی تبعیت کرد-با صدای بلند میگفت که این طرح٬ طرح مجلس نیست و طرح این سه نفر است.
مرحوم دکترابراهیم یزدی-دکترصالحی(وزیران سابق امورخارجه)+آیت الله اصغرحجازی
علی لاریجانی در پاسخ به آقای کوچکزاده که می گفت :نظر این سه نفر٬ نظر رهبری نیست- گفت: اصلاً بحث رهبری مطرح نبوده که شما میگویید و ایشان نقشی نداشتند. ما با هم صحبت کردیم٬ چرا آن را به رهبری وصل میکنید!؟
حتی هنگامی که حمید رسایی با بالابردن پلاکارد تصویب برجام در مجلس را «قانونشکنی رسمی» خواند و مهدی کوچکزاده به افشای صحبتهای مطرح شده در نشست غیرعلنی ۲۰ دقیقهای سهشنبه (۲۱مهر۱۳۹۴) پرداخت و اعلام کرد که دیشب لاریجانی پیش او رفته و گفته کشور تصمیم گرفته طرح باید تصویب شود و هنگامی که از لاریجانی پرسیده «این کشور که شما میفرمایید چه مرجع جدیدی است؟» لاریجانی تنها گفت: «همان که خودت میدانی.»
کوچکزاده همچنین به محمدرضا باهنر و توصیه وی اشاره کرد و گفت: آقای باهنر هم نزد من آمد و گفت: «دیشب آقایان لاریجانی٬ حجازی و شمخانی جلسه داشتند و تصمیم گرفته شد این طرح تصویب شود» و در واکنش به این مسئله در جمع خبرنگاران با فریاد زد: «همه بدانند این طرح٬ طرح مجلس نیست و طرح لاریجانی و شمخانی و حجازی است» و لاریجانی هم تنها اعلام کرد که «هیچ منفت شخصیای از این طرح ندارد» و «همه باید در یک چنین قوارههایی تابع باشیم»ایلنا۱۳۹۴/۰۸/۰۲
نام های دیگرآقای اصغر حجازی: اصغر ،صادق، میرحجازی می باشد.
حسینیه چگونه ساخته شد؟
روز دوم رهبری آقا، به دفتر ریاست جمهوری رفتم و خدمت آقا عرض کردم که من مدارج علمی ندارم و یک آدم اجرایی هستم. مثل چماق میمانم؛ هر وقت چماق لازم داشتید، من هستم.
مردم مرتب میآمدند و میرفتند و من هم آنجا خدمت میکردم. تا اینکه رفراندم متمم قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری انجام شد و آقای هاشمی هم انتخاب شد. قرار بود که رهبری جایی پیدا کند و آقای هاشمی هم به محل ریاست جمهوریاش برود. نزدیکی محل ریاست جمهوری، ملکی متعلق به خانواده نظام مافیها بود. آقا مرا صدا گردند و گفتند: «اینجا را به قیمت مناسبی که صاحبش راضی باشد بخرید تا ما به آنجا برویم.» من آن روز مسئول بنیاد تعاون سپاه بودم و این ملک را برای بنیاد تعاون خریدم. بعداً خودم آنجا را از بنیاد تعاون برای بنیاد مستضعفان خریداری کردم.
در کنار این ساختمان، زمینی به مساحت حدود دو هزار متر بود که شباهت به زمین ورزشگاه یا تعمیرگاه داشت. دور این زمین گچ ریخته بودند تا حسینیهای برای آقا بسازند. بعد از اینکه آقا منتقل شدند، قرار شد آن حسینیه ساخته بشود؛ چون آقا هنوز برای سخنرانیها و دیدار عمومی با مردم به ساختمان ریاست جمهوری میرفتند. حتی یکی دوبار هم آقا خسته بودند و من به جای ایشان رفتم و از مردم تشکر کردم که خود آن هم داستانی دارد.
برای ساخت حسینیه هم ابتدا چند مهندس وزارت مسکن نقشهای تهیه کردند. آقا دیدند که اگر آنها بخواهند بسازند، حالا حالاها طول میکشد. یک روز مرا صدا کردند و گفتند: «آنجا را زود بساز و من را از دست اینها نجات بده.» لباس کار پوشیدم و مهندس، معمار، بنا، لولهکش، و … را به آنجا بردم. از مهندس وزارت مسکن خواستم نقشههایش را به من بدهد. ایشان فقط نقشه فونداسیون را داد و گفت: «ما گودبرداری را کردهایم، بروید فونداسیون را بریزید و صفحهها را هم کار بگذارید. بعد که این کار را کردید، بگویید بیایم ببینم. اگر تائید کردم، نقشه ستون را میدهم.» بچههای مهندسی سپاه آمدند و نقشههای ستون و سقف را هم کشیدیم. به سرعتف صفحهها را گذاشتیم، ستونها را هم عَلَم کردیم و تیرهای سقف را هم زدیم. داشتیم دیوارها را میچیدیم که آقای مهندس آمد تا مثلاً صفحهگذاری را تایید کند. وقتی چشمش به ساختمان افتاد گفت: «من را مسخره کردی؟» {خنده} گفتم: «تو ما را مسخره کردی.»
ساعت ممنوعیت کاری ساختمان
کل مدتی که حسینیه را با همه آن نمای آجر سه سانت ساختم ۶۱ روز طول کشید؛ حتی بالکن هم زدیم. روز پنجم یا ششم کار بود که آقا مرا صدا کردند و گفتند که از ۱۰ شب تا ۶ صبح حق نداری کار کنی؛ مردم منطقه ناراحت میشوند. اگر این نهی را نمیکردند، زودتر تمام میشد.
«نروی آنجا همه را قلع و قمع بکنیها.»
پانزدهم شهریور ۱۳۶۸ مقام معظم رهبری، در حالی که سه ماه از رهبریشان گذشته بود،مرا به ریاست بنیاد مستضعفان و جانبازان منصوب کردند.
رهبری وقتی حکم بنیادمستضعفان رابمن دادند، وقتی میخواستم از در بیرون بروم، گفتند: «نروی آنجا همه را قلع و قمع بکنیها.» گفتم: «چشم.»
خاطرات محسن رفیقدوست
نمونه ای از”چماق انقلاب”
یک بار با آقای هاشمی رفسنجانی رفتیم لیبی، همه اعضای عالیرتبه حکومت لیبی به استقبال آمدند. بعد قرار شد مقام معظم رهبری به لیبی سفر کنند. آن زمان رئیسجمهور بودند، سفر به سوریه و لیبی و الجزایر بود. ما از ایران هماهنگ کردیم و گفتیم که رئیسجمهور ما میخواهد بیاید لیبی، شما هرچه میخواهید فکر کنید بکنید، ولی از رئیسجمهور ما باید شخص آقای قذافی استقبال کند. قول دادند، لذا من همراه مقام معظم رهبری و هیات همراه، رفتیم سوریه. حافظ اسد استقبال بسیار باشکوهی کرد. من از سوریه رفتم لیبی تا مقدمات سفر را فراهم کنم. وقتی رفتیم طرابلس، گفتند آقای قذافی نیست و آقای جلود میروند استقبال آقای خامنهای. من گفتم بنابراین سفر منتفی است. من هم از اینجا برمیگردم دمشق و به رئیس جمهورمان توضیح میدهم که سفر منتفی است. رفتیم هتل ساکهایمان را جمع کردیم. مشغول جمع کردن وسائل بودیم که فرستاده ویژهای آمد و گفت که اگر میخواهید آقای قذافی بیاید استقبال، آقای قذافی در زادگاهش «سیرت» است و آنجا به استقبال میآیند. آنجا هم استقبال بهتر از طرابلس است. گفتیم برای ما فرقی نمیکند فقط دو تا شرط داریم یکی اینکه هم خود قذافی باشد و هم استقبال، استقبال رسمی مثل سایر سران کشورها باشد. استقبال سیاسی و نظامی.
قبول کردند لذا ما را فرستادند سیرت. یک هتل خوبی ساخته بودند. پایگاه نظامی هم بود. گفتم من باید این تشریفات را ببینم تا هماهنگ کنم رئیسجمهور بیایند. آماده کردند، مانوری هم دادند و ما رفتیم بازدید به دمشق و هیئت ایرانی اطلاع دادیم که رئیسجمهور بیایند. نزدیک آمدن رئیسجمهور بود که من دلم شور افتاد. آمدیم دیدیم که همه چیز را در فرودگاه جمع کردهاند. پرسیدیم: چه شد؟ گفتند: آقای قذافی نمیآید. ایشان هم دستور دادهاند که استقبال شعبی (مردمی) باشد و رسمی و نظامی نباشد. بعد دیدیم یک جمعیت چند هزار نفری جمع شدهاند و دارند شعار میدهند. گفتیم ما این را قبول داریم، ولی در کنار این استقبال هم باید رسمی و نظامی صورت بپذیرد.
یک میز کوتاهی، هنگام مذاکره جلوی ما بود. از آنها هم آقای سرگرد جلود بود و چند نفر دیگر. روی میز هم آب و نوشابه و چای و قهوه بود.
جلود که نفر دوم لیبی بود، گفت: قذافی نمیآید. من بلافاصله یک لگد به میز زدم و میز چپ شد و شیشهها شکست.
به (یکی از همراهانم) گفتم برو ساکها را بردار و بیا. من و تو میرویم داخل هواپیما و از همان جا اعلام میکنیم رئیسجمهور و هیئت همراه برگردند.
بالاخره با سماجت زیاد پذیرفتند، و گفتند قذافی میآید. بساط استقبال را هم پهن کردند.
من گفتم تا آقای قذافی را نبینم اجازه فرود به هواپیما را نمیدهم. با بیسیم اطلاع میدهم که هواپیما فرود نیاید.
یک دفعه دیدیم چند تا ماشین تشریفات به همراه قذافی آمدند. قذافی از اتومبیل خودش که پیاده شد،
قذافی مرا صدا زد و گفت: چرا شلوغش میکنی؟
گفتم: مرد حسابی ما با هم قرار گذاشته بودیم. بالاخره مراسم انجام شد. آقای قذافی هم آمد.
منبغ:خاطرات محسن رفیقدوست درمصاحبه باروزنامه جمهوری اسلامی
درباره نویسنده
One Comment on “حجازی،بیت رهبری کیست؟ماجرای جلسه برجامی+ساخت حسینیه رهبری”
نوشتن دیدگاه
شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .
سایت خیلی خوبی دارید باآرزوی موفقیت برای شما